پدرام جدی چروده
سیل حامل پیام محیط زیست است
سیل دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از آتشسوزی است که به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگلها، تعرض به حریم و بستر رودخانه رخ میدهد.
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- پدرام جدی چروده؛ سیلاب در نتیجه نزول برف و باران در آبراهههای طیبعی جاری میگردد که میتواند به یکباره یا مقطعی در اکوسیستم جاری شود اما سرعت جریان روانآب و سیل به عوامل مختلف از قبیل شدت بارش، میزان بارش، نوع بارش، پوشش گیاهی، نوع خاک، سنگ بستر، شیب منطقه، توپوگرافی و... وابسته است.
این بارشها به مدلهای مختلفی در چرخه طبیعت برمیگردد که میتواند به دریاچه، تالاب و یا دریا منتهی شود و بخش قابل توجهی هم در سفرههای زیرزمینی ذخیره گردد، اما آنچه گفتیم در شرایط و اکوسیستم نرمال باید دنبالش گشت.
سیل یا سیلاب یک پاسخ طبیعی اکوسیستم است که نوع شکلگیری آن علاوه بر وابستگی به موارد ذکرشده، کاملاً وابسته و دارای یک رابطه مستقیم با اقدامات و رویکردهای سیاستگذاران این عرصه است؛ چرا که این پدیده، موضوعی نیست که اتفاقی به وجود آید و صرفاً عارضهای را ایجاد کرده باشد.
امروزه به دلیل توسعه، نیاز به استفاده و بهرهبرداری از منابع طبیعی امری طبیعی و مرسوم بوده و موجب شده بسیاری از مسئولین و تصمیمگیران، فارغ از چرخههای حیات و بدون در نظر گرفتن جایگاه ساختارهای محیط زیست ، به سهولت، دست به تخریب و تغییر طبیعتبزنند؛ در صورتی که یک اکوسیستم خرد و یا کلان نتیجه فعل و انفعالات چندین ساله طبیعی نبوده بلکه در صدها سال در مسیر رخدادهای طبیعی به یک مرحله با ثباتی رسیده است و اگر اقدامات و رویکردهای ما طوری باشد که مستقیم یا غیرمستقیم موجب تغییرات آن را فراهم کند، محیط زیست در مقابل این تغییرات، مانند بدن یک موجود زنده مثل انسان از خود واکنش نشان خواهد داد.
واکنش محیط میتواند تدریجی و یا سریع به مرحلهای برسد که بازگشت به آن پرهزینه و تقریباً محال باشد؛ نمونههای آن در سالیان اخیر مکرراً در رسانهها مطرح شده و در مناطق مختلف اعم از خشک شدن دریاچه ارومیه، تالاب هامون، تالاب بختگان، کم عمق و خشک شدن حاشیه تالاب انزلی، فروچالههای دشت نهاوند، فرونشست زمین در اطراف تهران و خشک شدن چشمهها و قناتها خود را نشان دادهاند که حتی بارشهای بیسابقه در ۵۰ سال اخیر سال آبی ۹۸-۹۷ هم نتوانسته و نمیتواند برخی از این اکوسیستمها را به روز اول خود درآورد.
سیل که دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از فاجعه آتشسوزی قلمداد میشود به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگلها، تعرض به حریم و بستر رودخانه و پهنه سیلگیر(که متناسب با دوره بازگشت هر رودخانه متفاوت است) و ساخت سازهها، معدن کاوی، توسعه شهری و صنعتی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین و کاربری متناسب زمین؛ شکل خسارتباری به خود میگیرد و باعث ایجاد یک شرایط غیرقابل کنترل با صدمات جانی و مالی گسترده میشود که متعاقباً تأسیسات و سازههای عمرانی و زیرساختی را تخریب خواهد کرد.
اگر پوشش گیاهی که وظیفه ذاتی حفاظت خاک و ذخیره آب را برعهده داشته و نقش ویژه و منحصر به فردی در کاهش سرعت جریان آب دارد، دستخوش نگاه و رویکردهای انسانمحور شود، حجم سیلاب و سرعت آن افزایش پیدا کرده و بسیار مخرب خواهد بود.
از سویی در توسعه اعم از ایجاد جاده، راه آهن، پل و... مادامی که به مفاهیم محیط زیست بیتوجه باشیم و در تصمیمگیری و اقداماتمان تعمیم ندهیم، اکوسیستم تسلیم خواسته انسان نشده و پاسخ خواهد داد که جنس این پاسخ میتواند ریزگرد باشد.
البته باید توجه داشته باشیم که همه سیلها، عارضه ناشی از عملکرد انسانها نیستند، چرا که بسیاری از دشتها مثل جلگه خوزستان که از یک خاک بسیار حاصلخیز برخوردار است و به موجب آن بخش عمدهای از محصولات غذایی کشور را نیز تولید میکند، نتیجه سیلهایی است که در آن منطقه در گذر زمان جاری شده است.
امروزه به دلیل محدودیتهای منابع آب قابل استفاده برای مصارف مختلف به ویژه تولید غذا و شٌرب، اکثر کشورها برنامههایی به منظور مدیریت آب دارند، چرا که بدون این منبع حیاتی، توسعه یک جامعه به سختی امکانپذیر است و به منظور مدیریت این امر از روشها و اقدامات متنوع و گستردهای استفاده میشود که متناسب با اکوسیستم باشد؛ یعنی علاوه بر ذخیره آب، محیط زیست را نیز تحت تغییر و تخریب قرار ندهد.
به گواه بسیاری از کارشناسان حوزه آب و محیط زیست و با بررسی عملکردهای بسیاری از کشورها در این حوزه، بهترین روش و مدلی که الهامگرفته از خود طبیعت است و نتایج متنوع و عمیقی را رقم میزند، آبخیزداری است.
آبخیزداری مجموعهای از اقدامات بیولوژیکی، فیزیکی و یا تلفیقی است که به منظور حفاظت از خاک، آب و انباشت رسوبات در اراضی بالادست حوضه آبخیز صورت میگیرد. یا به تعریف دیگر، آبخيزداری یعنی علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههای آبخيز اعم از طبيعی، كشاورزی، اقتصادی و انسانی بدون ايجاد اثرات منفی در منابع آب، خاك و طراحی و مدیریت حوزه به منظور حفاظت و استفاده صحیح و پایدار از منابع طبیعی با توجه ویژه به منابع آب و خاک است.
اما متأسفانه در دهههای گذشته در توسعه شهری، صنعتی، کشاورزی، بدون توجه به مقوله ظرفیت برد محیط زیست و همچنین حق محیط زیست و ابعاد پیچیده آن، صرفاً در مسیر سدسازی، سازههای فیزیکی کنترل و انتقال آب که باید مکمل و همراه با اقدامات آبخیزداری باشد گام برداشتهایم، درصورتی که حتی در برخی مناطق نباید به ساخت سد روی آورد.
نتیجه تصمیمگیریها و اقدامات یکسویه و تکبعدی انسان، امروزه شرایطی را رقم زده که تابآوری اکوسیستم بسیار شکننده بوده و با کوچکترین پدیده اقلیمی و محیطی باید منتظر یک عارضه باشیم که با خود نوعی پیام را از محیط زیست حمل میکند تا بلکه ما مسیر حرکت و نوع فکرمان را تغییر داده یا تصحیح کنیم.