بهترین ها در زمین: در پایان قرن ۲۰ ام، تنها ۲۰ درصد از تمامی اختراعات ثبت شده به نام مخترعین زن مقرر شده است.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳
۰ نظر ۱۱۷۶۴ بازدید
بهترین ها در زمین: در پایان قرن ۲۰ ام، تنها ۲۰ درصد از تمامی اختراعات ثبت شده به نام مخترعین زن مقرر شده است. زمانی که شما لیست معروف ترین اختراعات از طِی چند قرن گذشته را تهیه می کنید، تنها چند زن به عنوان مخترع حضور یافته است، این بدین معنا نیست که زن فاقد نبوغ یا روح خلاق است، هرچند این درست است که زن با دشواری های بسیاری در دریافت اعتبار برای ایده های خود مواجه می شود.
برای مثال خانم Sybilla Masters را باید معرفی کنیم. او در آمریکا زندگی می کرد. این خانم پس از مشاهده زنان بومی آمریکا، روش جدیدی را برای تبدیل دانه ی ذرت به آرد ذرت ارائه کرد. برای بدست آوردن حق ثبت اختراع خود به انگلستان رفت، اما قوانین در آن زمان این طور تصریح شده بود که زنان نمی توانند حق مالیکت داشته باشند، که شامل مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع هم می شد. و در این حالت، حق مالیت به پدر خانم یا همسراشان تعلق می گرفت. در نهایت، در سال ۱۷۱۵ حق ثبت اختراع برای محصول خانم Sybilla Masters صادر شد، اما در سند به نام همسرشان، آقای توماس نوشته شده است.
چنین قوانین مالکیتی، مانع زنان بسیاری از دستیابی به داشتن حق انحصاری ثبت اختراع برای نوآوریشان در چند قرن پیش شده است. بعلاوه احتمالا زنان آموزش های فنی کمتری را نسبت به آقایان دریافت کرده اند، و همین آموزش های فنی نیز آنها را در بروز یک ایده هوشمندانه برای یک محصول واقعی کمک بسزایی خواهد کرد. از سوی دیگر با تعصب و تمسخر مردان در زمانی که از آنها برای تحقق ایده شان خواستار کمک می شوند نیز مواجه می گردند. و حتی برخی زنان ایده هایی ارائه می دهند که می تواند زندگی خانوادگیشان را بهبود ببخشاید، ولی در همین حال تنها برای نوآوری شان با تمسخر طرف مذاکره کننده مواجه می شوند.
Mary Kies اولین زن آمریکایی است که حق ثبت اختراع به نام خود را کسب کرده است. در سال ۱۸۰۹، او روشی نوین را برای بافندگی توسعه داد که یک مزیت اقتصادی برای کشور انگلستان محسوب می شد. با دریافت تکه کاغذی که نام وی بر روی آن نوشته شده بود، Kies راه را برای دیگر مخترعان زن به منظور اعتبار بخشیدن به ایده هایشان رهبری می کرد.
در این مقاله، ۱۰ محصول فوق العاده اختراع شده توسط زنان را برای شما معرفی می کنیم.
زبان کامپیوتری COBOL و کامپایلر
هنگامی که در مورد پیشرفت های صورت گرفته در علم کامپیوتر فکر می کنیم، ناخودآگاه کسانی همچونCharles Babbage ، Alan Turing و Bill Gates در ذهن ما خطور می کنند. اما دریاسالار خانم Grace Murray Hopper بی شک برای نقش سازنده خود در صنعت رایانه سزاوار ستایش است. او در سال ۱۹۴۳ به ارتش پیوست و در دانشگاه هاروارد مستقر شد، در آنجا خانم Hopper بر روی کامپیوتر های IBM's Harvard Mark I (اولین کامپیوترهای مقیاس بزرگ ایالات متحده) کار می می کرد. او سومین شخصی بود که این کامپیوتر را برنامه ریزی می کرد، و یک کتابچه راهنمای مربوط به عملیات نوشت. در دهه ۱۹۵۰، خانم Hopper کامپایلر را اختراع کرد، که دستورات انگلیسی را به کد های کامپیوتری تفسیر می کرد.
این دستگاه بدین معنی است که برنامه نویسان می توانند کدها را آسان تر ایجاد کنند و با اشتباهات کمتری مواجه می شوند. کامپایلر دوم Hopper نیز Flow-Matic بود که برای برنامه UNIVAC I و II مورد استفاده قرار گرفته بود، اینها اولین کامپیوترهای تجاری در دسترس بودند. او همچنین بر توسعه زبان مشترک کسب و کار گرا (COBOL) نظارت داشت، کوبول یکی از اولین زبانهای برنامه نویسی کامپیوتر بود. او جوایز بسیاری برای کارهایش دریافت کرده بود، و از مهمترین افتخارات این بود که بعدها یکی از ناوهای جنگی آمریکایی با نام او لقب گرفت.
اره دایره ای (Circular Saw)
این داستان به اواخر قرن ۱۸ بر می گردد. خانم Tabitha Babbitt در ماساچوست زندگی می کرد و به عنوان یک بافنده امور زندگی خود را می گذراند، اما در سال ۱۸۱۰، او مشاهده کرد که مردان چوب را با یک اره ی دو سر برش می دهند، این اره شامل دو دستگیره بود که برای بریدن به دو مرد به منظور وارد کردن نیروی کششی به اره به جلو و عقب بر روی چوب نیاز داشت. گرچه اره هر دو مسیر کشیده می شد، این تنها چوب را در زمانی که اره به جلو هل داده می شد نیز برش می کرد؛ عملا حرکت مسیر بازگشت اره بی فایده بود. Babbitt که متوجه می شد با این روش انرژی زیادی از مردان تلف می شود، بنابراین او یک نمونه از اره دایره ای (circular saw) را ایجاد کرد. برای این کار یک تیغه مدور به چرخ نخ ریسی خود متصل کرد بطوری که هر حرکت از اره تولیدی را منتج می شد. اما طبق احکام آن دوره، اختراع اره دایره ای به اسم Babbitt ثبت نشد.
کوکی چیپس شکلات (chocolate chip cookie)
هیچ شکی نیست که دستورالعمل های ارزشمند بسیاری برای پخت غذا وجود دارند که بصورت کاملا تصادفی در آشپرخانه ابداع می شوند، اما یکی از پایدارترین و خوشمزه ترین این دستورالعمل ها به کوکی چیپس شکلات (chocolate chip cookie) مربوط می شود.
Ruth Wakefield، به عنوان مربی تغذیه و مواد غذایی پیش از خریدن راهدار خانه (toll house) قدیمی در خارج از بوستون با همسرش کار می کرد. نقلا، راهدار خانه ها مکانی برای اسکان موقت مسافران جاده ای بود، یک غذای حاضری با سرعت میل می کنند و حتی اسب هایشان را تغذیه می کنند. Wakefield و همسرش، راهدار خانه را به یک مسافرخانه با یک رستوران تبدیل کرده بودند. در روزی از سال ۱۹۳۰، در حال پختن کوکی های Butter Drop Do برای مهمانان خود بود، در دستور العمل غذایی این کوکی آمده بود که شکلات باید آب شود، اما Wakefield از انجام این کار خسته شده بود. او یک بسته شکلات chocolate bar نستله تهیه می کند، و سپس به قطعات کوچکتر تبدیل کرده و درون خردکون خود می ریزد، و منتظر ماند تا قطعات شکلات در طِی پخته شدن آب شوند. در عوض شکلات شکل خود را حفظ می کند، و کوکی chocolate chip cookie متولد می شد.
نستله متوجه فروش بی سابقه شکلات های chocolate bars خود توسط خانم مخترع شد. بعدها آوازه خانم Wakefield از ماساچوست در همه جا پیچید، بنابراین خیلی ها تمایل داشتند تا او را ملاقات نمایند و نحوه پخت جدید کوکی را یاد بگیرند، بی شک یکی از دلایل معروفیت خانم مخترع حضور مسافران بسیاری بود که از شکلات های وی نوش جان می کردند. بعدها به پیشنهاد Wakefield، مسافران و تست کنندگان به شکلات های وی امتیاز می دادند. در سال ۱۹۳۹، آنها به فروش شکلات لقمه ای Toll House Real Semi-Sweet Chocolate Morsels شروع کردند، و دستورالعامل کوکی خانم Wakefield در پشت بسته شکلات چاپ شد.
لاک غلط گیر
Bette Nesmith Graham تایپیست خیلی خوبی نبود. با این حال، او در مقاطع بالا ترک تحصیل کرد و بعدها به عنوان یک کارمند ساده در بانک تگزاس مشغول کار شد. در دهه ۱۹۵۰، ماشین تحریر الکتریکی به تازگی معرفی شده بود. اغلب کارمندان مجبور بودند بخاطر یک اشتباه کوچک، کل متن یک برگه کاغذ را دوباره تایپ نمایند، از طرفی مدل جدید carbon ribbon ساخته شده بود که استفاده از آن برای تصحیح خطا ها مشکل و پردردسر بود.
یک روز، گراهام متوجه کارگرانی شد که روی پنجره بانک نقاشی می کردند. او متوجه شد در زمانی که آنها اشتباه می کنند؛ آنها به آسانی لایه دیگری از رنگ را برای پوشش دادن اشتباه اضافه می کردند، و او فکر کرد که می تواند این ایده را برای اشتباهات تایپی خودشان اعمال کند. گراهام با استفاده از دستگاه مخلوط کن، رنگ لعابی با آب مخلوط کرد و سپس درون بطری شیشه ای ریخت. در حین کار و در صورت بروز اشتباه، با استفاده از قلم براش و آبرنگی که درست کرده بود قادر بود تا به سرعت خطاهای خود را تصحیح کند. در همین زمان ها بود که با اعتراض دیگر کارمندان مواجه شد، در نتیجه گراهام به تولید این آبرنگ در آشپرخانه خود ادامه داد. او همواره زمان زیادی برای آنچه که " Mistake Out" نامیده بود صرف می کرد و همین مساله موجب شد تا او از کار اخراج شود. پس از بیکاری تغییر جزئی در محصول خود اعمال کرده و آن را به عنوان Liquid Paper تغییر نام داد و در نهایت در سال ۱۹۵۸ به نام خود ثبت اختراع کرد. هرچند با گذشت زمان کامپیوترها جای ماشین های تحریر در بسیاری از ادارات را گرفته اند، اما همچنان مردم بسیاری از این محصولات که حالا ما آنها را به عنوان لاک غلط گیر می شناسیم استفاده می کنند.
سیستم مشعل رنگی
در سال ۱۸۴۷ همسر خانم Martha Coston فوت کرد، او در آن زمان تنها ۲۱ سال داشت، و نیز باید از ۴ فرزند نگه داری می کرد، اما او هیچ اطلاعاتی برای انجام این کار نداشت. او نوت بوک همسر مرده اش را زیر و رو می کرد که ناگهان طرحی را برای سیستم مشعل رنگی پیدا کرد که کشتی ها می توانند برای برقراری ارتباط در شب از آن استفاده کند. Coston در خواست کرده بود تا بار دیگر این سیستم آزمایش شود اما با شکست مواجه شد.
او مصمم بود، و حدود ۱۰ سال را صرف تجدید نظر دوباره و تکمیل طراحی همسرش برای سیستم مشعل رنگی صرف کرده بود. او با دانشمندان و افسران نظامی بسیاری مشورت کرده بود، اما نمی توانست چگونگی تولید مشعل را درک کند که روشن شود و برای استفاده در دراز مدت نیز آسان و راحت باشد. یک شب در حالی که به همراه فرزندانش در حال تماشای یک نمایش آتش بازی بود، ایده ای مبنی بر استفاده برخی فن آوری های آتش بازى (ترقه افشانی) برای بکارگیری در سیستم مشعل به ذهن او خطور کرد. در نهایت او توانست سیستم مشعل رنگی نیمه کاره همسرش را تکمیل کند، و اولین متقاضی این سیستم ها نیروی دریایی ایالات متحده بوده است، چنانکه در طول جنگ های داخلی همواره سیستم مشعل رنگی Coston مورد استفاده قرار می دادند.
متاسفانه، سیستم مشعل بهترین رویکرد برای Coston به منظور پشتیبانی خانواده اش نبود. طبق اسناد نظامی، Coston چیزی در حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار مشعل برای نیروی دریایی در طول جنگ های داخلی تولید کرد. او نزدیک به ۱۲۰ هزار دلار بدهکاری داشت و در نتیجه تنها ۱۵ هزار دلار به وی پرداخت شد؛ البته در زندگی نامه شخصی خود خانم Coston از زبان خودش گفته شده که این مبلغ به دلیل زن بودنش به وی پرداخت نشد.