آداب و رسوم مردم شیراز

آداب و رسوم مردم شیراز

خوشا شیراز و وضع بی مثالش        خداوندا نگه دار از زوالش به شیراز آی و فیض روح قدسی      بجوی از مردم صاحب کمالش


شنبه ۸ دی ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۹۸۲۰ بازدید

مقدمه

فرهنگ و رسوم کشور عزیز ما ایران میراث ارزشمندی است که باید چون گوهری آن را پاس بداریم. اگر زندگی ماشینی و تمدن مادی ما را از فرهنگ و آداب افتخار آفرینمان دور سازد از ایرانی بودنمان نیز تنها نامی خواهیم داشت .پیروزی ما در برابر هجوم بنیان برافکن تمدن غرب و پیشرفت تکنولوژی ، استفاده کردن از آن در عین بستگی عاطفی به معتقدات و رسوم خویش و تعلق خاطر داشتن به آداب و فرهنگ قوم فرهیخته ایرانی خواهد بود. به عنوان مثال یک ترانه محلی مظهری است از زیبایی و طرز اندیشه مردم یک ناحیه که گویی عواطف دلهای پرشور و نشانگر روان لطیف آنان است.

*خرید لباس عید

از یکی دو ماه به نوروز مانده شیرازی ها به بازار می روند و لباس عیدشان را می خرند پارچه هایی معمولاً خریداری می شود که دارای رنگروشن و سرخ یا زرد باشد و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و نیز معتقد بودند که روز پنج شنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست می ماند تا دوخته شود. روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور خواهد شد و روز چهار شنبه می سوزد وسایل خانه نیز باید عوض شود و یا تمیز گردد. پختن نان شیرین از جمله کارهایی است که حتماً باید قبل از عید و برای عید انجام بگیرد. سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک، ده پانزده روز به عید ماندهدر خانه های شیراز صورت می گیرد. برای این کار از ظرفی استفاده می کنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد مقداری دانه ابتدا به سلامتی امام زمان می ریزند و به ترتیب بعد از آن نام اعضای خانواده را می آورند.

**خانه تکانی یا رفت و روب

یکی دو هفته پیش از عید خانه تکاتی یا رفت و روب انجام می گیرد و مجدداً اثاثیه را جابه جا می کنند و گرد گیری می کنند و دوباره آنها را می چینند. در مراحل بعد تخم مرغ رنگ کردن است که آن ها را آب پز می کنند و رنگ های شاد بر روی آنها می زنند.

**سفره و ساعت تحویل سال

برای تحویل سال همه در یکی از اطاق های خانه شان سفره می اندازند . پیش از هر چیز آیینه و قرآن در آن می گذارند و بعد هفت سین را می گذارند.

هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه، سبزی.

در شیراز علاوه بر هفت سین( هفت میم ) را هم درسفره می گذارند که هفت میم عبارتند از: مدنی ( لیمو شیرین )، مرغ، ماهی، میگو، مسقطی، ماست و مویز. به علاوه کنگر ماست، عسل، خرما، کره، پنیر، کاهو، تخم مرغ رنگی و .... موقع تحویل سال همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره باشند اسپند نیز دود می شود و هر کدام از این ها فلسفه ای دارد. شمع برای روشنایی خانه و زندگی، قرآن نشان توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته، به علاوه در سال نو، صاحب قرآن یار و مددکار اهل خانه خواهد بود.

پول نشان از خیر و برکت و رفاه، اسپند برای دوری از چشم زخم حسود، برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی، آب, نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار. ماهی قرمز، شگون دارد. آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی. طلا، نشانی از امید به وضع مالی خوب در سال نو. بعد از تحویل سال نباید شمع ها را با فوت خاموش کرد بلکه بایدگذاشتتا آخر بسوزند و یا با نقل و مسقطی خاموششان کرد.

یکی دیگر از اعتقادات مردم شیراز این است که هنگام تحویل سال در حرم حضرت شاهچراغ(ع) باشند که درآنجا شمع روشن می کنند و در دست می گیرند به این معنی که همیشه زیر نور شاهچراغ باشند . و یک نفر واعظ بالای منبر می رود و دعا می خواند و مردم صلوات می فرستند و از طرف خادمین شاهچراغ روی مردم گلاب پاشیده می شود و همه به هم تبریک می گویند.

**دید و بازدید

از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز می شود در همه خانواده ها رسم است که به دیدار کسی که از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریک بگویند و او نیز عیدی که شامل سکه یا پول است به آنها بدهد. بعضی نیز صبح عید نوروز یک بشقاب گندم برشته که شامل: کنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و کشمش است به اضافه یک بشقاب نان شیرین به اضافه تخم مرغ رنگی یا سکه به کوچک ترها می دهند.

**عید نوروز درماه رمضان:

اگر عید نوروز در ماه رمضان بیفتد سفره انداخته می شود ولی دید و بازدیدها عموماً در ساعات بعد از افطار و در شب صورت می گیرد.

**عید نوروز در ماه محرم

اگر نوروز در ماه محرم یا صفر بیفتد در اعیاد قربان و غدیر که پیش از دهه محرم است به عید مبارکی می روند و گندم سبز می کنند ممکن است در نوروز سفره مختصری که حاوی قرآن مجید، سبزی، آینه و میوه است انداخته شود ولی دید و بازدید به صورت عادی و معمولی مفهومی ندارد.

**سیزده بدر

روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه می شود و هر چه از شیرینی ها و آجیل ها باقی مانده برای صبح سیزده آماده می شود که البته همراه آن سرکه و کاهو نیز هست. صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم کوه و باغ های اطراف شیراز می شوند و معتقدند در روز سیزده فروردین نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن می باشد. روز سیزده پیش از طلوع آفتاب و تا پاسی از شب ادامه دارد در عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترهاست که در واقع برای گشایش بخت خود این کار را می کنند و ترانه هایی می خوانند چنانچه سیزده به ماه رمضان بیفتد. مراسم را بعد از تمام شدن ماه رمضان در اولین جمعه یا اولین عید انجام می دهند.

مراسم ازدواج

جوانی که به سن ازدواج رسیده و قصد ازدواج دارد، موضوع را با خانواده خود در میان می گذارد. اگر خانواده داماد، دختر معینی را در نظر داشته باشند، کار ساده است. در غیر این صورت به این خانه و آن خانه برای «دلالگی» که همان خواستگاری است می روند.

دلالگی:

مادر و خواهر داماد و چند نفر از نزدیکانش به خانه ای که دختر داشته باشد، می روند. خانواده دختر در صورتی که موافق باشند، علاوه بر چای، شربت هم برای آنها می آورند. در صورتی که خانواده دختر تنها به چای اکتفا کنند، نشانه آن است که به این وصلت رضایت ندارند. پس موضوع منتفی شده و خانواده داماد به خانه ی دیگری می روند.

بله برون:

خانواده عروس حتماً درباره داماد و خانواده اش تحقیق می کنند. یک روز هم سرزده به خانه ی داماد می روند و به دنبال آن مراسم بله برون انجام می شود. در این مراسم تنی چند از بزرگترهای دو خانواده در منزل عروس دور هم جمع می شوند تا درباره مهریه، پول حمام، لباس و سایر مسائل ضروری صحبت کنند. اگر طرفین شرایط خاصی داشته باشند در همین مجلس مطرح می شود تا به توافق برسند. یک نفر هم آنچه را که مطرح شده روی کاغذ می آورد و در اصطلاح می گویند رُقعه اش نوشته شد. سپس روزی تعیین می شود و به اتفاق عروس به بازار وکیل می روند و پارچه های مورد نیاز را می خرند.

رخت برون:

در این مجلس، دوستان عروس و داماد شرکت دارند که به آنها «سوری» می گویند. سوری های داماد یک خیاط را همراه می آورند تا اندازه عروس را بگیرد و پارچه هایی را که خریده اند، با خود ببرد. پذیرایی از مدعوین به عهده مادر عروس است. مادر داماد نیز همراه پارچه، مقداری نقل و هدیه که در اصطلاح به آن گـُل می گویند، با خود می آورد. در این مجلس زن ها دایره می زنند و واسونک می خوانند:

خانم عروس روی تخت، دور تختش گل زنید

همه تون گویید مبارک، قیچی بر تختش زنید و...

عقد کنون:

در فارس برای عقد و عروسی ساعت سعد را انتخاب می کنند و دو نوبت عقد می گیرند. یکی عقد خصوصی است که تنها عده ای از نزدیکان عروس و داماد شرکت دارند و معمولاً خطبه عقد در همین مجلس خوانده می شود و دیگری مجلس عقد که همه دوستان و آشنایان دو خانواده در آن شرکت دارند. روز عقد خانواده داماد همه چیز را به خانه عروس می برند و تنها از بردن ذغال و تنباکو خودداری می کنند چون معتقدند که تنباکو تلخی به همراه دارد و ذغال سیاهی.

دست بوسون:

معمول است که بعد از عقد داماد با یکی دو نفر از نزدیکانش به خانه مادرزن برود و دست او را ببوسد. مادرزن هم روی او را می بوسد. مادرزن در این روز هدیه ای به دامادش می دهد.

عروسی:

روز قبل از عروسی حجله می بندند و برنج پاک می کنند. این مراسم با شادی و شعف و خواندن واسونک همراه است.

برای آوردن عروس، عده ای به خانه عروس می روند. در این مجلس با شربت و پالوده از سورها پذیرایی می شود. رسم است که یاران داماد چیزی را از خانه عروس بردارند که ممکن است لیوان، قاشق یا استکان باشد. وقتی خواستند عروس را ببرند پدر عروس تا قباله را از یاران داماد نگیرد، اجازه بردن عروس را نمی دهد. وقت ِ رفتن، خواهران داماد زیر بغل عروس را می گیرند و آینه سنگی بزرگی در برابر او گرفته و به طرف خانه داماد حرکت می کنند. اهالی محل روی سر آنها گلاب می پاشند. نرسیده به خانه داماد، داماد به پیشواز عروس می آید و عروس را با خود به خانه می برد. در حجله، بزرگتر خانواده دست عروس و داماد در دست هم می گذارد. باید دست داماد روی دست عروس قرار گیرد تا همیشه بر عروس مسلط باشد.

در حجله انگشت های کوچک عروس و داماد را با گلاب می شویند و عروس و داماد سکه هایی را که از قبل در دست دارند در ظرفی که زیر دستشان است، می اندازند. این گلاب را معمولاً پای درخت سبزی می ریزند.

داماد در حجله، هدیه ای به نام «روزگشا» به عروس می دهد. در حجله بر سر عروس و داماد نقل می ریزند.

صبح روز بعد، داماد به دیدن مادرزن می رود و ضمن بوسیدن دست او، او را به خانه خود می آورد. هدایایی را که برای عروس و داماد می آورند، صبح عروسی به همه نشان می دهند. در شیراز به این هدایا، «گـُل» می گویند.

پاگشا:

در شیراز رسم است که هفته ای بعد از عروسی، پدر عروس، داماد و یارانش را به شام یا ناهار دعوت کند. به این مراسم پاگشا می گویند. بعد از پدر عروس نوبت دیگران می رسد.

از دیگر مراسم این است که چون جوانی، دختری را نامزد کرد، از آن به بعد در هر عید، مخصوصاً عید فطر – باید برای نامزدش عیدی بفرستد. عیدی را در خوانچه می گذارند و به خانه عروس می برند. در مقابل وقتی که دختر به خانه شوهر رفت، مادر عروس باید همین کار را به ویژه در عید فطر، انجام دهد. در ماه رمضان هم باید مادر عروس یک افطاری کامل که به آن «روز والوان» می گویند، برای دامادش بفرستد.

عقیقه

از جمله رسوم معمول در بین دوانی ها، یکی هم رسم عقیقه است. عقیقه در عربی به معنی موی شکم نوزاد در هنگام تولد است. معنی دیگر آن، ذبح گوسفند در هفتمین روز تولد نوزاد است. شاید این رسم در گذشته در روز هفتم انجام می شد، اما امروزه موعد خاصی برای آن قائل نیستند و در هر فرصتی که دست داد، آن را تدارک می بینند. انجام این کار ممکن است تا هفت سالگی کودک هم به تعویق بیفتد. اما تا هنگام مراسم عقیقه نباید موی سر کودک تراشیده شود.

وداع با فرد ِ در گذشته

فرهنگ مردم فارس چون فرهنگ دیگر مردم ایران بر مبنای باورها و معتقدات دینی مسلمانان استوار است. ضمن این که گاه این آداب و رسوم ریشه در پیش از اسلام دارد؛ مثلاً در شهرستان های آباده، اقلید و فسا رسم است که با مرگ هر فرد، بازماندگان نزدیک وی یعنی پدر، مادر، برادر و خواهر و فرزندان، روز بعد از خاکسپاری، پیش از طلوع آفتاب، سر گور وی می روند و فاتحه می خوانند. این عمل در تابستان بدون مشکل برگزار می شود اما در سرمای 15 درجه زیر صفر زمستان این کار با مشکلاتی همراه است و با تمامی این احوال مردم به انجام آن می پردازند و معتقدند با این کار به خورشید می گویند که زودتر از او بر مزار عزیزشان آمده اند.

عروسی درخت نارنج

در شیراز رسم بر این است که اگر درخت نارنجی که در خانه است، نارنج کم بدهد یا اصلاً ندهد، آن را عروس کنند و برایش مراسم عروسی بگیرند. برای این کار، ابتدا زن صاحب خانه، زنان همسایه را دعوت به عروسی درخت نارنج می کند، همه در یک زمان مشخص در خانه جمع می شوند و زن صاحبخانه اره ای را بر می دارد تا شاخه های درخت را ببرد. یکی از زنان همسایه جلو می آید و ضامن درخت می شود. سپس تور بسیار نازکی روی درخت می کشند، شکر پنیر روی درخت می پاشند، کِل می زنند، واسونک می خوانند و شادی می کنند و بر این باورند که آن درخت، سال بعد در فصل بهار، بار نارنج خواهد داشت.

آب مقدس حوض ماهی ها

تا 50 سال پیش در فارس، سه حوض ماهی در شیراز، فسا و زرقان وجود داشت اما با خشک شدن حوض ماهی فسا اکنون دو حوض دایر است. مراسمی که برای این دو حوض ماهی وجود دارد، تقریباً مشابه است.

از زیر کوه سعدی، چشمه ای بیرون می آید که چند چاه برای استفاده از آن در خانه های بالادست آرامگاه حفر شده است. حوض ماهی آرامگاه سعدی، هم سطح زمین و مظهر قنات و چشمه است. تردیدی وجود ندارد که پیش از زمان سعدی، و حتی در ایران باستان، این آب جریان داشت و مقدس بود. به همین دلیل سعدی برای این آب اهمیت قایل بود. براساس نوشته «ابن بطوطه» که دوبار در سال های 725 و 748 هـ.ق، (بار اول حدود سی سال پس از درگذشت سعدی) به شیراز آمده بود، سعدی این حوض هشت ضلعی را ساخته است.

مراسم و باورهای مردم شیراز و اطراف، تا سال 1327 شمسی که سال تخریب

آرامگاه سعدی برای تجدید بنای آن است، بسیار جدی و اجرای آنها بسیار ضروری بود. تا آن زمان هر سال حدود ده هزار نفر در چهلمین روز پس از عید نوروز در محوطه جلوی آرامگاه سعدی جمع می شدند و آش نذری که در فارس اصطلاحاً «دیگ جوش» نامیده می شود، می پختند و از بامداد تا شب شادی می کردند و بر این باور بودند که یک ماهی قرمز که یک حلقه طلایی در بینی دارد، در آب بالا می پرد و می رود. ماهی های این آب مقدس است و هیچ کس حق صید آنها را ندارد.

امروزه هنوز مردم کوی سعدی بر این باورند و در حوض ماهی سکه می اندازند تا آرزوهایشان برآورده شود، ولی آداب و مناسکی در این زمینه وجود ندارد. در زرقان چنین مراسمی هنوز ادامه دارد.

پس از ساخت آرامگاه سعدی، از آب تنی در این حوض برای برآورد نیاز جلوگیری شد و دیگر کسی در محوطه حوض ماهی به آب دسترسی ندارد. اما حدود 150 متر بعد از آرامگاه، در کوچه ای که اصطلاحاً کوچه حمام سعدی می نامند، مردم برای باورها و مناسک خود از آب چشمه یا قنات سعدی استفاده می کنند.

مردم شیراز و اطراف، باورهایی خاص نسبت به حوض ماهی دارند و عده ای برآنند صاحب این آب، حضرت امام حسن(ع) است. گروهی دیگر معتقدند اگر دختر یا پسری دست و روی خود را با این آب بشوید، بخت او باز می شود و به خانه بخت می رود. درگذشته با جام «چهل کلید» روی سر خود آب می ریختند. آب تنی در دوره ی پیش از ساخت ساختمان جدید آرامگاه، در روز چهارشنبه سوری انجام می شد.

امروزه از ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه سوری تا ساعت 24، دختران و زنان در جوی آب کوچه حمام سعدی آب تنی می کنند و از ساعت 24 تا 8 بامداد به پسران و مردان اختصاص می یابد. هجوم جمعیت برای آب تنی بسیار زیاد است و مردم معتقدند که این آب، مشکلات و گرفتاری ها را نیز حل می کند. گاه نیز نامه ای برای حضرت امام زمان (عج) در آب حوض ماهی می اندازند و حاجت و مشکل خود را مطرح می کنند.

در گذشته مردم باور داشتند که این آب، سحر و جادو را باطل می کند. معمولاً کشاورزان یک ظرف از این آب بر می دارند و هنگام آبیاری مزارع خود، آن را در جوی آب می ریزند تا از ایجاد کرم ساقه خوار جلوگیری نماید و مزارع آنها محصول بیشتر بدهد. برخی نیز معتقدند که اگر لباس هایشان در این آب شسته شود، بیماری ها را از بدن صاحب لباس می زداید. بنابراین در کوچه حمام سعدی لباس می شویند. هر چند امروزه کمتر به چنین کاری دست می زنند، ولی در گذشته تمام صحرای سعدی محل شستن و خشک کردن لباس بود.

اعتقادات و باورها

اگر عروس ته دیگ دوست داشته باشد، شب عروسی باران می بارد.

چون عروس در شب عروسی برقصد، نان ارزان خواهد شد.

اگر آینه عروس بشکند، عروس بدبخت خواهد شد.

اگر عروس را عقد کنند ولی عروسی نکنند، یکی از اقوام عروس و داماد می میرد. در اصطلاح می گویند شکار کرده است.


دیدگاه خود را بیان کنید