طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

؛ زندگی خاموش/ کودکان نخستین قربانی جنگ سرد والدین


شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۳۳۱۵ بازدید

طلاق عاطفی به معنای آن است که زوجین پس از ده ساعت دوری ،هنگامی که یکدیگر را می بینند، حرفی برای گفتن ندارند و در واقع با هم غریبه هستند.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانوادهگروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ انسان‌ها به تعامل نياز دارند و اساسا انسان موجودی تعاملی آفريده شده است و وقتی به مرحله ای از زندگی می رسد نیاز به شریک زندگی دارد که اين نياز جز با ازدواج كردن محقق نخواهد شد. ازدواج امری است كه در همه اديان الهی سفارش شده و تمام پيامبران انسان‌ها را به آن تشويق كرده‌اند.

اما گاهی انتخاب‌های نادرست در ازدواج باعث گرفتن تصميمی غلط می‌شود كه تبعات جبران‌ناپذيری برای تمام اعضای خانواده ازجمله زوجين و فرزندان و حتی بستگان دور و نزديك آنها دارد.

طلاق عاطفی، پایان یک زندگی عاشقانه

طلاق عاطفی به معنای آن است که زوجین روزانه پس از ده ساعت دوری از یکدیگر هنگامی که در پایان روز یکدیگر را می بینند ،حرفی برای گفتن ندارند و در واقع با یکدیگر غریبه هستند.

طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می‌شود،در واقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر به سردی تمامی روابط زوجین می شود.

وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی‌مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می‌شود، زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌اند و فقط در یک خانه با هم زندگی می کنند این افراد با فاصله‌ای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند، خط قرمزهایی را برای هم مشخص می کنند و هر یک در خلوت خود دیگری را متهم می‌کند.

درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی ،دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها رقم بزند.

متاسفانه هیچ آمار دقیقی از میزان طلاق عاطفی در دست نیست،ولی می‌توان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است در این مطلب شما را با علل و عوامل طلاق عاطفی، نشانه‌های آن و راهکارهایی برای رهایی از آن آشنا می‌کنیم.

در خانواده‌‌ای كه دچار طلاق عاطفی شده است افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر نحوی می‌خواهند زمان کمتری را در خانه سپری کنند، شور و نشاط در خانه حاکم نیست که این جو همه را فراری می‌دهد. بچه‌ها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی ندارند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود سپری کنند، و متاسفانه این بچه‌ها تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباط‌های ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان می‌دهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد می‌کنند و برخی نیز دچار افسردگی می‌شوند و مسلما چنین بچه‌هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی ندارند و شاید آن‌ها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود بشوند.

طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گله‌گذاری زوج‌ها نسبت به هم شروع می‌شود، به نیازها و خواسته‌های یکدیگر اهمیت نمی دهند که این مرحله آغازی برای طلاق عاطفی است.در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ می‌دهد انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح می‌شد حالا با صدای بلند و داد و بیداد بیان می‌شود و آرامش نسبی جای خود را به خشم می‌دهد،خشمی که خود را به شکل‌های گوناگون نشان می‌دهد.

نشانه‌های طلاق عاطفی چيست؟

1. کاهش چشمگیر وقت گذاشتن برای یکدیگر.

2. کاهش وابستگی‌ به یکدیگر

3. افزایش سرگرمی‌های برون زناشویی و تمرکز بر مسائل بیرون از خانواده

4. فاش شدن رازها و اشتباهات همسران در بیرون از خانواده

5. عدم استفاده از راهبردهای حل مسئله

6. کاهش میزان ارتباط کلامی، که منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری و زمینه ساز روابط فرا زناشویی خواهد شد

7. عدم اعتماد همسران به یکدیگر در حل مشکلات و یاس و نامیدی در حل مسائل. که منجر به ادامه مشاجره در خانواده می‌شود

8. وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و غافل شدن از روابط بهینه زناشويی

9. به رخ کشیدن اشتباهات، مسائل کوچک و سرزنش کردن یکدیگر

10. پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مسائل پیش رو

11. کاهش شور و هیجان در زندگی

12. پرداختن به شبکه‌های اجتماعی ، اینترنت ، سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون به جای صرف وقت برای یکدیگر

13. عدم پذیرش مشکل یا ماندن در وضعیت سکوت که منجر به تشکیل ائتلافی علیه همسر می‌شود.

در این شرایط بهتر است که زوجین هر موضوع کوچکی را بهانه ای برای صحبت با یکدیگر قرار بدهند تا از طریق گفتگو و تبادل نظر وقت بیشتری را با یکدیگر بگذرانند. توصیه می شود که زوجین برای پیشگیری از طلاق عاطفی درباره نیازها و انتظارات خود با یکدیگر صحبت کنند، چرا که آشنایی با نیاز همسر و برآورده کردن آن تاثیر زیادی در کاهش مشکلات و افزایش آرامش در زندگی آنها دارد.

طلاق عاطفی آثار مخربی بر فرزندان دارد، به طوری که برخی از آنها رفتارهای هیجانی از خود نشان می‌دهند. سردی روابط والدین و حضور خنثی در کنار یکدیگر بر ویژگی‌هایی چون اضطراب،‌ گوشه‌نشینی، پرخاشگری، بهانه‌جویی، انتقام جویی، بی‌رحمی، غمگین بودن، زودرنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی‌اشتهایی،‌ بیزاری از زندگی، شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده ای دارد.

زن و مردی كه دچار طلاق عاطفی می‌شوند،آسیب‌های زیادی می‌بینند. در حالی كه اگر جدایی‌ آنها رسمی بود، این امكان وجود داشت هر كدام با فرد دیگری شروعی دوباره و منطقی داشته باشند.

آنها به​ خاطر منع شرعی و قانونی و اجتماعی ممكن است كه خطا نكنند اما دنیای پر از تنهایی، نبود یك همدم، دوست نداشتن و دوست داشته نشدن،هر​كدام می‌تواند از نظر روحی برای‌ آنها بسیار تخریب‌كننده باشد.

متاسفانه برخی زوجین پس از طلاق عاطفی به سمت روابط خارج از خانه روی می‌آورند كه این روابط می‌تواند از چت روم‌ها تا ارتباط با همكاران را شامل شود،جامعه‌ای كه در آن زنان و مردان نیازهایشان را این گونه برطرف كنند، سرشار از بی‌اعتمادی، بیماری، فساد و ناامنی خواهد بود. طلاق عاطفی زنگ خطری است كه همه باید آن را جدی بگیرند.

شاه‌كليد جلوگيری از طلاق عاطفی چيست؟

زوج‌ها باید دست از تلاش برای تغییر دادن یكدیگر بردارند، انسان‌ها را نمی‌شود تغییر داد بلكه باید اولویت‌های خودمان را تغییر دهیم. زوج‌ها در مشاجره نباید دنبال مقصر بگردند، اینجا نه كسی قاضی است نه وكیل بلكه باید به دنبال آن باشند كه هركسی چقدر در حل مساله سهم دارد. انعطاف‌پذیر و واقع‌گرا باشند.




دیدگاه خود را بیان کنید