تاريخچه پيدايش كاريكاتور

تاريخچه پيدايش كاريكاتور

هنر کاريکاتور خيلي پيش از پيدايش روزنامه نگاري و حتي اختراع ِ صنعت چاپ در دنيا رواج داشته و در واقع عمري به درازاي تاريخ مکتوب انسان دارد .


شنبه ۸ دی ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۴۷۳۴ بازدید

قرنها پيش از اين که اصطلاحات کاريکاتور ، کارتون ( يا هر عنواني که در زبانهاي مختلف به آن داده شده ) ابداع گردد ، اين هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است .

اولين کاريکاتورهايي که در آنها مسائل سياسي و اجتماعي مطرح شد ، در حفاريهاي شهر پمپي به دست آمده که تقريبا 1900 سال پيش در زير گدازه هاي آتشفشاني پنهان بود. اين کاريکاتورها بر روي ستونهاي سنگي کنده شده بود و در معرض ديد همگان قرار داده مي شد.

در قرن اخيرگرچه در نقاشيهاي نقاشان بزرگ قرن 16 ميلادي ، از قبيل «هولباين» و «بروگل » نقشهاي کاريکاتور فراوان به چشم مي خورد، اما سُنت کاريکاتور سازي که اساس آن تاکيد بر جنبه هاي خنده آور اشخاص، موضوع کاريکاتور است ، در قرن 17 ميلادي به دست "کاراچي" در ايتاليا پايه گذاري شد.

"آگوستينو کاراچي" نقاش ايتاليايي اولين هنرمندي بود که براي سرگرمي خود و دوستانش از چهره ي انسانهاي واقعي ، تصاوير کميک مي کشيد . کساني که از کارگاه او ديدن مي کردند ، سوژه هاي تصاوير وي مي شدند . اين بازديد کنندگان چهره ي خود را به صورت سگ ، خوک ، قاطر و يا حتي پارچ آب و قرص نان مي ديدند . واژه کاريکاتور برگرفته از نام "کاراچي " نقاش نيست و از کلمه ايتاليايي "کاريکار" به معني "انباشتن" (اغراق در جزئيات ) ساخت شده است . پس از "کاراچي" ، نقاشان ايتاليايي متعددي اين شيوه – کاريکاتور – را برگزيدند. يکي از آنان «پي يرگتسي» (1674-1755) بود . تصاوير وي ملايم ، جالب و هوشمندانه بود.
پس از آن ، هنرمندان ديگري نيز به کاريکاتور روي آوردند . معروفترين اينان در قرن 18 نقاش انگليسي "ويليام هوگراث " بود (1764-1697) هوگراث نمي خواست به عنوان يک کاريکاتوريست شناخته شود. در حقيقت کارهاي وي بسيار جدي تر از کاريکاتورهايي بود که پيش از آن کشيده شده بود . در طرح ها و نقاشي ها وي تمام چيزهاي شيطاني و احمقانه در انگلستان آن زمان نشان داده شده است . او به ندرت چهره ي واقعي مردم را مي کشيد ، اما شخصيتها در تصاوير وي شامل آدمهاي خوب و بد ، مستها ، مردان و زنان مد پرست هستند . "هوگراث" هنرمندي بزرگ بود و نشان داد که يک کاريکاتور تا چه اندازه مي تواند پرمعنا باشد . ديگر هنرمندان انگليسي براي نمايش زشتي و حماقت بويژه در سياست از شيوه ي "هوگراث " پيروي کردند.

نامدار ترين اين هنرمندان توماس رولندسون (1827-1756) جيمز گيلري (1815-1757) و جرج کرويک شانک (1878-1792) بودند . آنها همه چيز را ، از مدلهاي مختلف کلاه گرفته تا سياستمداران مشهور ، به مسخره مي گرفتند و مورد حملات شديد خود قرار مي دادند . اين تصاوير با شيوه ي خشونت آميز و زننده ي خود ، همان اثري را داشتند که امروز کاريکاتورها در روزنامه ها دارند و حاکي از نگرش اين هنرمندان در طول چهل سال (1780 تا 1820 ) به اتفاقات آن روزگارند.

در سال 1830 هنرمند و ناشر فرانسوي «شارل فيليپون» (62-1802) روزنامه اي ارزان قيمت و مصور منتشر کرد که به کاريکاتور اختصاص داشت. اين نشريه که «لاکاريکاتور» ناميده مي شد چنان با استقبال روبرو شد که دو سال بعد فيليپون را مصمم به انتشار روزنامه اي ديگر به نام «لاشاريواري » نمود.هر دو روزنامه در مبارزه شديد با دولت وقت ، چنان سر و صدايي ايجاد کردند که چندين بار از ارائه کار بازداشته شدند . يکي از نقاشان برجسته اي که در اين روزنامه مشغول به کار بود يعني «انوره دوميه» (79 – 1808) به خاطر تصويري که از پادشاه لويي فيليپ کشيده بود و او را در حال بلعيدن کيسه هاي پول نشان مي داد به شش ماه حبس محکوم شد.

در انگلستان نيز مجله اي با نام «مشت» در سال 1841 تاسيس شد . تصاوير اين نشريه جديت کمتري داشتند و بر خلاف همتاي فرانسوي خود ، بيشتر بر طنزي لطيف و ملايم تکيه داشت.

من آن گلبرگ مغرورم كه ميميرم ز بي آبي ولـي با خواري و خفت پي شبنم نميگـردم

کاريكاتور چيست ؟
کاريکاتور را اينگونه تعريف کرده اند :

1- هنرِ ارائه ي تصاوير اشخاص يا اشياء ، که در آن صفات و خصوصيات بارز فرد يا شيئ ، به نحوي اغراق آميز ، مضحک و غير طبيعي به تصوير کشيده مي شود.

2- تصوير يا هراثرهنري ، که به نحوي مضحک و اغراق آميز ، ويژگي هاي موضوع اصلي را به نمايش مي گذارد.

3- تصوير مشابه ، مضحک و غير طبيعي از چيزي ارائه دادن.

4- تقليد کردن از روي تمسخر

در مجموع شايد بتوان به طور خلاصه اين گونه گفت که کاريکاتور تصويري است که به منظور هجو کردن چيزي يا کسي کشيده مي شود . کاريکاتور يک شخص بايد مضحک باشد و در کشيدن آن بايد نمايش اعضاي بدن سوژه مبالغه کرده و شخصيت سوژه را بنماياند.

کلمه ي کاريکاتور از کالمه ايتاليايي «کاريکار» گرفته شده که به معناي اغراق است اما اغراق در کاريکاتور يا طنز تصويري ، بايد سنجيده ، منطقي و هوشمندانه باشد . برخي از پژوهشگران هنر کاريکاتور عقيده دارند که کلمه ي کاريکاتور کوتاه شده ي "کاريکاتورا" است که در قرن شانزدهم در ايتاليا توسط طراح و نقاش آن زمان ، آنيبال کاراکي مصطلح گرديد.

هنرمندان – در مسائل سياسي – از چهره هاي واقعي سياستمداران و يا کساني که به نوعي خبرساز هستند ، کاريکاتور مي کشند . بسياري از کاريکاتورها براي خنداندن بيننده کشيده شده اند ، اما بعضي از آنها – مثل موضوعات سياسي – با اينکه در نگاه اول خنده دار هستند ، اما معناي ثانوي عميقي د رخود دارند.

در ادبيات نيز کلمه ي کاريکاتور به توصيفي که جنبه مسخره آميز يا هجوآميز دارد و شخص يا اشخاص مورد توصيف را به شکل اغراق آميزي مجسم مي کند اطلاق مي شود، و سابقه ي اين شيوه به دوران يونان باستان مي رسد . "چارلز ديکنز" از جمله ي نويسندگان بزرگي است که از اين شيوه "کاريکاتورهاي ادبي" در آثار خود استفاده فراوان کرده است .

andishenovin.ir


دیدگاه خود را بیان کنید