10 نوشته تاریخی مرموز که هنوز رمزگشایی نشده‌اند

10 نوشته تاریخی مرموز که هنوز رمزگشایی نشده‌اند

وقتی به گذشته می‌نگریم، رازهای زیادی می‌بینیم که همچنان بدون پاسخ باقی مانده‌اند. هیچ چیز به اندازه‌ی کشف یک راز باستانی و رمزگشایی نوشته تاریخی شگفت‌انگیز نیست.


پنج‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۱۰۴۷۴ بازدید

وبسایت روزیاتو - جمشید اللهویردی‌پور: وقتی به گذشته می‌نگریم، رازهای زیادی می‌بینیم که همچنان بدون پاسخ باقی مانده‌اند. هیچ چیز به اندازه‌ی کشف یک راز باستانی و رمزگشایی نوشته تاریخی شگفت‌انگیز نیست. در آینده شاید بتوانیم پاسخ بعضی از این نوشته‌های تاریخی را دریابیم ولی همچنان بسیاری از آنها رازآلود هستند و کسی قادر به توضیح این شگفتی‌های باستانی نیست. تقریبا بعد از دوران معاصر، نوشته‌ها‌ی مصریان باستان رمزگشایی شد. بعد از رمزگشایی سنگ روزتا «Rosetta Stone»، تلاش‌های زیادی برای رمزگشایی زبان‌های باستانی و کدهای مرموز صورت گرفته است. با ما همراه باشید.

  • نسخه‌ی خطی ووینیش (Voynich Manuscript)


بعد از پیدا کردن این کتاب توسط عتیقه‌شناس روسی لهستانی تبار (ویلفرید ووینیش)، کتاب مذکور به این اسم نام گرفت. این کتاب یا نوشته تاریخی، یک معمای پیچیده است که شامل نقاشی‌های خارق‌العاده‌ای از گیاهان و جانوران و نمادهای خاص و جهانی است که اشاره به علوم کیهان شناسی و فارموکولوژی دارد. همچنین مجموعه‌ای از طرح‌ها و ساختار‌هایی خاص است که هیچ شباهتی به زبان‌های کلاسیک، مدرن و یا دوران باستان ندارد. زمانی تصور می‌شد که این کتاب حاوی اسرار نهان و مرموزی است که می‌تواند کلیدی در قدرت و دانش بی‌نهایت باشد.

بسیاری از رمز‌گشایان برجسته دنیا، از جمله جان‌ تیلتمن و بعضی از اعضای سازمان امنیت ملی آمریکا برای رمز گشایی این نوشته تاریخی خطی تلاش کرده‌اند اما موفق نشدند تعداد بالغ بر 17000 گلیف (نگاره یا نشان‌هاى نمادین دیگر که بر فلز یا سنگ حک شده است مثل هیروگلیف) پیچیده آنرا که رمزگذاری شده، تشخیص دهند. به نظر می‌رسد چنین پیچیدگی دلیلی بر نفی دروغین بودن کتاب باشد، گرچه هنوز هستند کسانی که مخالف این قضیه هستند. فرضیه‌ای که اخیرا مورد توجه قرار گرفته بر این باور است که در این نوشته تاریخی روشی از نوشتار به کار گرفته شده که مفهوم آن را پنهان بدارد؛ به این معنا که اکثر متونش بی‌محتوا هستند و تنها چند بخش از نظر فرهنگ واژگانی قابل قبول هستند.

  • کدهای رمزی بیل (Beale Ciphers)


در سال 1885 میلادی، فردی به نام جیمز وارد اعلامیه‌ای با عنوان «اسناد بیل»، در ویرجینیای آمریکا منتشر کرد. در این اعلامیه گفته شده بود که مردی به نام «توماس جفرسون بیل» گنجینه‌ای از طلا و جواهر را در محلی نامعلوم مخفی کرده که ارزش آن به پول امروز حدود 65 میلیون دلار است. در اطلاعیه اضافه شده بود که محل این گنج در سه نوشته ذکر شده است که همه به رمز هستند. به‌گفته وارد، بیل این متن‌ها را در جعبه‌ای نزد یک مهمانخانه‌دار به امانت گذاشته و به او گفته بود که اگر تا ده سال بعد، از او یا گماشتگانش خبری نشد، جعبه را باز کند. البته قرار بود بیل کلید کشف این رمز را بعدها در اختیار مهمانخانه‌دار قرار دهد. اما نه از بیل خبری می‌شود و نه از کلید کشف رمز.

مهمانخانه‌دار این صندوق را در اختیار دوستش قرار می‌دهد و او ۲۰ سال برای کشف رمز، وقت صرف می‌کند و موفق می‌شود که یکی از این نوشته تاریخی را رمزگشایی کند. این نوشته تاریخی به مقدار دقیق طلا و نقره و جواهرات و محل تقریبی دفن آنها اشاره می‌کند. اما متن‌های دیگر هنوز ناگشوده مانده‌اند. البته برخی محققان درباره صحت این داستان اظهار تردید کرده‌اند. آنها معتقدند که هیچ ردی از فردی به نام بیل وجود ندارد، در واقع همه او را با انتشار اعلامیه وارد می‌شناسند، بنابراین وارد و بیل یکی هستند. جو نیکل، محقق آمریکایی، معتقد است که رمز بیل داستانی کاملا تخیلی است که شباهت زیادی به قصه «گاو صندوق مخفی» فراماسون‌ها دارد. با اینکه تلاش‌های بسیاری برای گشودن دو نوشته تاریخی باقیمانده انجام شده است، اما هیچکدام تاکنون به نتیجه نرسیده است.

  • کریپتوس (Kryptos)


در سال 1990 میلادی، هنرمند آمریکایی جیمز سنبورن، سازه‌ای به نام کریپتوس ساخت و در محوطه کلیک سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نصب کرد. این سازه یک صفحه مسی شکل است که در واقع، ورق کاغذی است که از پرینتر بیرون آمده است. از چهار رمزی که روی این سازه حک شده‌اند، سه رمز کشف شده است، اما رمز چهارم با اینکه کارکنان سیا و رمزگشایان حرفه‌ای و تازه‌کار روی آن کار کرده‌اند، هنوز نامکشوف مانده است و به عنوان یکی از معروف‌ترین رمزهای ناگشوده دنیا شناخته می‌شود. در سال ۲۰۰۳ میلادی، یک گروه در یاهو راه‌اندازی شد تا فعالیت 2 هزار نفری را که برای گشودن این نوشته تاریخی کار می‌کنند، هماهنگ کند. در سال ۲۰۰۶ میلادی سنبورن روشن کرد که در متن چهارم، یک حرف برای اینکه به زیبایی اثر لطمه نخورد، جا افتاده است و چند مورد اشتباه دیگر هم در آن وجود دارد. چهار سال بعد سنبورن رمز پنج حرف دیگر را اعلام کرد و به این ترتیب کلمه برلین به دست آمد. حروف موجود روی بدنه‌ی اصلی تندیس، 870 تا هستند.

نیم دیگر تندیس، یک جدول کدگذاری ویجنیر (Vigenère encryption) را شامل می‌شود که با احتساب فاصله‌ها، 869 حرف رمزی دارد. اولین فردی که به صورت همگانی اعلام کرد موفق به حل سه چهارم رمز شده، جیمز گیلاگلی، متخصص رایانه اهل کالیفرنیای جنوبی بود. او در سال 1999 توانست 768 تا از حروف را رمزگشایی کند. بخشی که رمزگشایی نشده، یعنی 97 یا ۹۸ حرف باقی مانده، متخصصین رمزنگاری دولت را گیج و سردرگم کرده است.برخی رمزگشایان معتقدند رمزهایی که تاکنون ناگشوده مانده‌اند یا واقعا حاوی اطلاعات مهمی نیستند یا اینکه در رمز اشتباه وجود دارد. با این حال، چنین رویکردی باعث نشده است کسانی که به دنبال لذت حل معما هستند، از تلاش برای شکستن قفل این رمزها دست بکشند.

  • ​رمز داگاپیف (D’agapeyeff Cipher)

رمز داگاپیف، که تاکنون کدگشایی نشده است، در چاپ اول کتاب «کدها و رمز» آمده است. این کتاب مقدماتی درباره‌ی رمزنگاری، در سال ۱۹۳۹ توسط یک طراح انگلیسی اصالتا روس به نام الکساندر داگاپیف منتشر شده بود. رمز داگاپیف که به عنوان «رمز تمرینی» در پایان کتاب آورده شده بود، در چاپ‌های بعدی حذف شد، و گفته می‌شود داگاپایف بعدها اعتراف کرده که چگونگی رمزگشایی آن را از یاد برده است. عده‌ای می‌گویند دلیل عدم موفقیت در رمزگشایی، این است که داگاپایف، متن اصلی را اشتباه رمزنگاری کرده است. با این حال، کسانی هم هستند که معتقدند می‌توان با استفاده از روش‌های محاسباتی نظیر الگوریتم‌های وراثت، بر این معما فائق آمد.

  • رمز شمش‌های طلای چینی (Chinese Gold Bar Cipher)

در سال 1933، سه شمش طلا برای ژنرال وانگ در شانگهای چین فرستاده شدند. ظاهرا این شمش‌های طلا، به عنوان اسناد فلزی مربوط یک سپرده‌ی بانکی نزد یکی از بانک‌های ایالات متحده‌ی آمریکا محسوب می‌شدند. شمش‌های طلا دارای تصاویر، نوشته‌هایی به زبان چینی، نوع خاصی از دست نوشته‌های خطی، و رمزهایی با حروف لاتین هستند. طبیعتا درباره‌ی اعتبار ادعا مبنی بر مالکیت سپرده، بحث‌هایی درگرفته است. اگر فردی بتواند کد نوشته شده بر روی شمش‌ها را رمزگشایی کند، این منازعات پایان خواهند گرفت. تاکنون کسی نتوانسته نظریه‌ای در این باره ارائه دهد. متن چینی، ترجمه گردیده و مشخص شده که در آن راجع به معاملاتی به ارزش بیش از 300 میلیون دلار سخن رفته است. همچنین، درباره‌ی این شمش‌های طلا که 1.8 کیلوگرم وزن دارند نیز صحبت شده است.

  • کنده‌کاری عمارت شاگبرو (Shugborough Hall Enscription)


بر روی مقبره‌ی شپرد «Shepherd»، به معنی شبان، در عمارت شاگبرو، یک کنده‌کاری وجود دارد که زنی را در حال نگاه کردن به سه شبان نشان می‌دهد. این سه شبان به یک گور اشاره می‌کنند. بر روی گور، این نوشته تاریخی به زبان لاتین نوشته شده است: «Et in arcadia ego» (یعنی "من هم در آرکادیا هستم”). این کنده‌کاری، اقتباسی است از یک نقاشی اثر هنرمند فرانسوی، نیکولاس پوسن، که نام آن هم Et in arcadia ego می‌باشد. اما کنده‌کاری، چند تفاوت عمده با نقاشی دارد، که مهم‌ترین این تفاوت‌ها، قرینه شدن افقی تصویر است. تفاوت دیگر، تغییر در حرفی است که یکی از شبانان به آن اشاره می‌کند. در نقاشی، شبان به حرف R در ARCADIA اشاره می‌کند. انگشت روی مجسمه شکسته است، اما معلوم است که جهت آن به سمت N در IN بوده است. همچنین، در مجسمه، سنگ قبر دیگری بر روی قبری که عبارات لاتین روی آن حکاکی شده، قرار دارد.

  • کیاسایفر (Chaocipher)


جان اف بایرن در سال 1918، کیاسایفر را اختراع کرد و برای حدود 40 سال تلاش کرد توجه دولت ایالات متحده را به سیستم کدگذاری خود جلب کند، اما موفق نشد. او برای هر کسی که بتواندکد این نوشته تاریخی را بشکند، پاداش تعیین کرد، اما کسی مدعی دریافت جایزه نشد. در سال ۱۹۸۹، جان بایرن، پسر جان اف بایرن، کیاسایفر را به دو تن از ویراستاران یک مجله‌ی رمزنگاری به نام Cryptologia نشان داد تا ببیند این سیستم رمزنویسی ارزش تجاری دارد یا نه. پس از اندکی اصلاحات و اضافه کردن اطلاعات، آنان به طور مشترک اقدام به برگزاری مسابقه برای رمزگشایی این نوشته تاریخی کردند. جان اف بایرن، که تا پایان عمر دوست جیمز مویس بود، آخرین بخش زندگینامه‌ی خود با نام «سال‌های خاموشی» را به موضوع کیاسایفر اختصاص داده است. بایرن در نوشته‌های رمزی حل نشده‌اش، از تلاش‌های خود، که از سال 1920 آغاز شده بود، برای جلب توجه وزارت امور خارجه، وزارت جنگ و وزارت نیروی دریایی، از ناامیدی‌ خود هنگام مواجهه با بی‌علاقگی ویلیام اف فرایدمن و دیگر کارشناسان رمزنگاری بعد از نشان دادن دستگاه خود سخن می‌گوید.

  • صفحه‌ی فستوس (The Phaistos Disk)

صفحه‌ی فستوس که مهم‌ترین نمونه از کتیبه‌های هیروگلیفی کرت به شمار می‌آید، همراه با لوح خطی A و سفالینه‌ای مروبط به آغاز دوره‌ی Neo-palatial (مربوط به 1700-1600 پیش از میلاد)، در سال 1903 در اتاقی کوچک کنار مخزن «اتاق بایگانی»، در ساختمان‌های شمال شرقی قصر کشف شد. هر دو روی این صفحه‌ی سفالین، از هیروگلیف‌هایی پوشیده شده که به صورت مارپیچی قرار گرفته‌اند. معلوم است که پیش از خشک شدن سفال، این نمادها بر روی آن مهر شده‌اند. نمادهای روی صفحه، به وسیله‌ی خطوط عمودی، از هم جدا شده، چندین دسته را تشکیل داده‌اند. هر کدام از این دسته‌ها، نمایانگر یک کلمه هستند. 45 نوع از این نمادها تشخیص داده شده‌اند که تنها تعداد اندکی از آنها را می‌توان با هیروگلیف‌های دوره‌ی Proto- palatial تطبیق داد. بعضی از توالی‌های هیروگلیفی همچون بند برگردان‌ها تکرار می‌شوند، که یادآور سرودهای مذهبی است. پرنیر نیز معتقد است موضوع متن به تشریفات آیینی مربوط است. برخی دیگر می‌گویند این متن، لیست نام سربازان است، و اخیرا این نظریه مطرح شده که صفحه‌ی فستوس، سندی است به زبان هیتی که در آن، پادشاه از برپایی قصر فستوس سخن گفته است.

  • رمز دورابلا (The Dorabella Cipher)


شاید بتوان گفت محبوب‌ترین اثر الگار، واریاسیون‌های معما «Enigma Variations» باشد، که علاوه دارا بودن بر زیبایی موسیقیایی، هنوز هم، ذهن کارشناسان موسیقی را به رازهای نهانی که الگار، با ذکاوت تمام در لابه‌لای صفحات نت گنجانده، مشغول کرده است. اما الگار، که علاقه‌ی بسیاری به کدها، رمزها، چیستان‌ها و انواع دیگر معماها داشت، راز دیگری را برای ما بر جای گذاشته است – رمز دورابلا «Dorabella». صد و چهارده سال پیش – دقیقا در 14 جولای سال 1897 – الگار برای دوست جوان خود، دوشیزه دورا پنی، دختر 22 ساله‌ی کشیش آلفرد پنی، پیشوای کلیسای سنت پیتر در ولورهمپتون، نامه‌ای فرستاد. ویژگی عجیب نامه‌ی الگار این بود که کد رمزی موجود در آن، بعد از یک قرن، هنوز هم ما را به چالش می‌طلبد. تلاش‌هایی برای شکستن رمز این نامه انجام گرفته، اما به نظر نمی‌رسد هیچ کدام از آن ها موفقیت آمیز بوده باشند.

  • متن خطی Linear A) A)


متن خطی A یکی از دو متن خطی در کرت باستان است (متن سوم، هیروگلیف کرتی است). این متون توسط آرتور اوانس کشف و نام‌گذاری شدند. متن خطی B که توسط مایکل ونتریس در سال ۱۹۲۵۵ رمزگشایی شد، در نوشتار یونانی مسینی به کار رفته است. متن خطی A هنوز تا رمزگشایی کامل فاصله‌ی زیادی دارد اما بخش‌هایی از آن قابل فهم است و احتمال دارد با استفاده از علامات متن خطی B، قابل خواندن باشد. اگرچه این دو متن، در نمادهای بسیاری مشترک‌اند، استفاده از نمادهای متن خطی B در نوشته‌های متن خطی A، کلماتی تولید می‌کند که در هیچ کدام از زبان‌های شناخته‌ی دنیا معنایی ندارند. این زبان، که آن را مینوسی یا اتئوکرتی (به معنای کرتی اصیل) نام گذاری کرده‌اند، در دوره‌ی تاریخی پیش از حمله‌ی یونانیان مسینی در حدود ۱۴۵۰ سال پیش از میلاد در کرت مورد استفاده قرار می‌گرفت. عده‌ای بر این باورند که ممکن است میان متن خطی A و صفحه فستوس رابطه‌ای وجود داشته باشد.




دیدگاه خود را بیان کنید