کاربردهای خبری کاریکاتور

کاربردهای خبری کاریکاتور

کاریکاتور یا کارتون نوعی نقاشی است که سوژه دلخواه را به صورت مضحک و خنده آوری ترسیم می‌کند.


پنج‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۷۱۴۳ بازدید

تعریف کاریکاتور

  • واژه کاریکاتور از فعل کاریکاره ایتالیایی، به معنی بار کردن گرفته شده‌است. کاریکاره جریمه‌کردن و توبیخ‌کردن نیز معنی می‌دهد و به نظر می‌رسد که نخستین بار توسط شخصی به نام موسینی در سال ۱۶۴۶ میلادی به کار رفته باشد و او نیز به نوبه خود این واژه را کاراچی، یعنی نقاشیهای خیابانی بلونیایی هم عصر خویش گرفته باشد.


  • چرا که این نقاشیها همواره دارای عناصری اغراق‌آمیز بودند که سوژه‌ها را مضحکه می‌کردند. همچنین ممکن است که کاریکاتو از واژه کاراتره] (caracter) یا کارا] اسپانیایی به معنای صورت اخذ شده باشد. عمده‌ترین بخش هر کاریکاتور صورت آن است. فی المثل در صورتهای کاریکاتوری که آلبرشت دورر و لئوناردو دا وینچی هر دو مستقلاً حدود سال ۱۵۰۰ ترسیم کرده‌اند، صورتهایی با دماغ دراز و چانه دراز مشاهده می‌کردند.


تاریخچه پیدایش

  • هنر کاریکاتور خیلی پیش از پیدایش روزنامه‌نگاری و حتی اختراع صنعت چاپ در دنیا رواج داشته و در واقع عمری به درازای تاریخ مکتوب انسان دارد. این هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است.

  • اولین کاریکاتورهایی که در آنها مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح شد، در حفاریهای شهر پمپی به دست آمده که تقریبا ۱۹۰۰ سال پیش در زیر گدازه‌های آتش فشانی پنهان بود. این کاریکاتورها بر روی ستونهای سنگی کنده شده بود و در معرض دید همگان قرار داده می‌شد. در قرن اخیر اگرچه در نقاشیهای نقاشان بزرگ قرن ۱۶ میلادی، از قبیل هولباین، بروگل نقشهای کاریکاتور فراوان به چشم می‌خورد، اما سنت کاریکاتورسازی که اساس آن تأکید بر جنبه‌های خنده آور اشخاص، موضوع کاریکاتور است. در قرن ۱۷ میلادی به دست آگوستینوکاراچی در ایتالیا پایه‌گذاری شد.


اولین و معروفترین کاریکاتوریست‌ها

  • آگوستینو کاراچی نقاش ایتالیایی اولین هنرمندی بود که برای سرگرمی خود و دوستانش از چهره واقعی، تصاویر کمیک می‌کشید. کسانی که از کارگاه او دیدن می‌کردند، سوژه‌های تصاویری وی می‌شدند. این بازدید کنندگان چهره خود را به صورت سگ، خوک، قاطر یا حتی پارچ آب و قرص نان می‌دیدند.
  • معروفترین کاریکاتوریست در قرن ۱۸ میلادی نقاش انگلیسی ویلیام هوگراث بود (۱۷۶۴–۱۶۹۷). هوگراث نمی‌خواست به عنوان یک کاریکاتوریست شناخته شود. در حقیقت کارهای وی بسیار جدی تر از کاریکاتورهایی بود که پیش از آن کشیده شده بود. در طرحها و نقاشیهای وی تمام چیزهای شیطانی و احمقانه در انگلستان آن زمان نشان داده شده است. او به ندرت چهره واقعی مردم را می‌کشید، اما شخصیتها در تصاویر وی شامل آدمهای خوب و بد، مردان و زنان مدپرست هستند. هوگراث هنرمندی بزرگ بود و نشان داد که یک کاریکاتوریست تا چه اندازه می‌تواند پر معنا باشد.


انواع کاریکاتور

کاریکاتور از نظر شکل و طراحی پنج نوع است که عبارتند از:
• کاریکاتور ساده: در این کاریکاتور طراح، تناسب اعضای بدن انسان و اشیا را تغییر می‌دهد.
• کاریکاتور هجایی: این طرحها کاریکاتورهایی هستند که ضمن تغییر عیب جو و ریشخند کننده نیز هستند. در کاریکاتورهای سیاسی، بیشتر از این طرحها استفاده می‌شود.
• طرحهای کمیک: معمولاً ژورنالیستها، صفحه فکاهی خود را از این طرحها پر می‌کنند. هدف اصلی این طرحها بیشتر خنداندن خوانندگان روزنامه یا مجله است و طراح، اهداف تزیینی یا اجتماعی را دنبال نمی‌کنند.
• طرحهای ساده: نقش اصلی و اساسی آن انتقاد و تفسیر کارها و فعالیتهای روزانه در روزنامه و مجلات است.
• طرحهای فانتزی: این طرحها هم کم و بیش کمیک هستند اما تخیل در آنها نقش اساسی دارد.




اصول کاریکاتور

  • در نقد هنر هر گاه صحبت از اصول می شود تکثر و تنوع فراوانی در نظریات پدید می آید که البته همواره اشتراکاتی هم در اغلب نظرات یافت می شود. تعریف یک هنر گاه موجب تحدید و گاه موجب تبیین می شود و اگر بدون ترس از تحدید به تعریف هنر کاریکاتور بپردازیم مؤلفه اغراق شاید بیشترین سهم از اشتراک نظر را داشته باشد و کمتر مورد اختلاف صاحب نظران باشد. به همین دلیل جایگاه این اصل در کاریکاتور یک جایگاه ماهوی است.

  • هنرمند در جریان آفرینش یک اثر از تجربیات شخصی و تأثیراتی که به مرور زمان از دیگران پذیرفته به عنوان یک بینش منفرد با کمک تکنیکی که باز هم متأثر از دیگران است به خلق اثر دست می زند. تنوع در تکنیکهای کاریکاتور شاید بیشتر از همه هنرها باشد. چگونگی استفاده از رنگ و خط یا استفاده از کامپیوتر و انواع تکنیکهای رایج در سایر هنرهای تجسمی و ترکیب آنها تکنیکهای متنوعی را در کاریکاتور به وجود آورده آنقدر که تعداد این تکنیکها تقریباً به تعداد کاریکاتوریستهاست و صاحب هر اثر را با اندکی تأمل می توان شناخت.


  • این اتفاق طبیعی و پذیرفتنی است و هیچگاه نمی توان کسی را صرفاً به خاطر استفاده از یک تکنیک به نقد کشید (برخی از دوستان در مورد فلورین اشتباهاً به این نتیجه رسیدند که من او را به خاطر استفاده از رنگ روغن روی کاغذ به نقد کشیدم!) اما با استناد به اینکه اغراق یکی از اصول ماهوی هنر کاریکاتور است می توان هر تکنیکی که به کمرنگ کردن تأثیر این اصل و به تبع آن تضعیف کنتراست در مفهوم کاریکاتور کمک می کند را نقد کرد زیرا بی وفایی به اصل اغراق در حقیقت دوری جستن از ماهیت کاریکاتور است.


  • کاریکاتور هنر مطلق گرایی است که ماهیتاً از نسبی گرایی می گریزد. این هم یک اصل است. در دنیای کارتون پلیسها مطلقاً پلیسند و همه نشانه های یک کارکتر دزد بر دزد بودن آن تأکید مصرانه ای دارند. این تأکید، وفاداری به اصل اغراق است زیرا قرار است بیننده ، داستان یک کارتون را در زمان کمی هضم نماید.

  • کاریکاتورهایی که در آنها از خط برای معرفی یک کاراکتر استفاده می شود را به جوهره کارتون نزدیکتر می بینم و برخلاف آن هر تکنیکی که یک کاراکتر را تنها با استفاده از اختلاف رنگ پدید می آورد (کاری که فلورین می کند) را از ماهیت این هنر دور می بینم. (فراموش نکنید که فلورین به گفته خودش این تکنیک را فقط به این خاطر انتخاب کرده که آن را امتحان کرده و از آن خوشش آمد !!) به نظر من پلنگ صورتی نسبت به کارتونهای جذاب و پر تعداد سه بعدی به هنر کاریکاتور نزدیکتر است و از این منظر همیشه برایم جذابیت ویژه ای دارد.


  • خط مطلق ترین نشانه روی کاغذ است و به عنوان یک ابزار ذاتاً در خدمت اغراق است، زیرا صریح ترین شکل معرفی یک کاراکتر است و مرز کاملاً روشنی را با دیگر کاراکترها پدید می آورد. این مطلق گرایی ساختاری امتیازی است که مطلق گرایی محتوایی را تقویت می کند (و فلورین آثارش را از این امتیاز محروم کرده تنها به این خاطر که یک روز یک تکنیک را امتحان کرده و از آن خوشش آمده!!). کاریکاتورهای مبتنی بر خط کاریکاتور ترند! چون از این ابزار در خدمت خلق عناصر مطلق و برداشت های فیکس استفاده می کند و در داستان اثر یک کنتراست مفهومی ایجاد می کند.
  • همه آنچه گفته شد زمانی برای شما پذیرفتنی خواهد بود که شما اغراق را به عنوان یک اصل پذیرفته باشید.





ویژگیهای کاریکاتور

  • در طرح کاریکاتور، یک چین، یک خط، مبالغه در یک برجستگی یا انحناء، حتی یک نقطه مبین واقعیتی است. از اینرو کاریکاتوریست به عنوان مفسری شناخته می شود که فرآیند طرح را از محدوده یک پیام آنی و ساده و عینی بر می گیرد و به سوی انگیزه ای برای تفکر پیش می راند.

  • آنچه کلمه کاریکاتور بدان اطلاق می شود ممکن است تنها یک طرح تمثیلی یا کنایه ای باشد، با این هدف که بجای خنداندن بیننده، وی را به تفکر وا می دارد. آنچه از کلمه کاریکاتور بر می آید این است که یک اثر کاریکاتور معمولا مقداری تخیل و اغراق را در خود آمیخته دارد؛ مهمتر از آن اینکه، در بیان هدف خود از اصطلاحات روزمره و عام به همان شکل متداول بهره می گیرد. این خود یکی از ویژگیهای تعیین کننده کاریکاتور در منطقه زمانی خلق اثر است.

  • با دیدن کاریکاتو، ناخودآگاه مفهوم خنده و شوخی در ذهن تداعی می شود. اما اگر از این جهت به تعداد بیشمار آنها نگاه کنیم، می بینیم در بسیاری از این تصاویر، سعی در ایجاد خنده و شوخی صرف نبوده است. در حقیقت بعضی از بزرگترین آثار کاریکاتور ، به لحاظ جدی بودن و تاثیری که بر عواطف و احساسات وارد می کند، با سایر اشکال هنری های تجسمی به رقابت برخاسته اند.




انواع کاریکاتور


۱- کاریکاتورهای مغهومی
کارتونهای سرمقاله‌ای همان‌هایی هستند که در روزنامه‌های جهان چاپ می‌شوند و رخدادهای جامعه را به شکل تصاویر طنز آلود بیان می‌کنند. این وقایع رخدادهایی هستند که افکار جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهند، فرضا اگر بحث امروز جامعه "انرژی هسته ای" است بالطبع مطبوعات نیز ضمن مخابره خبرهای مربوط به آن از تحلیلگران سیاسی و یا نویسندگان و محققین مطلع می‌خواهند تا مطالعات و نتیجه تحقیقات خود را در این زمینه منتشر کنند، در کنار آن"کارتونیست ها" نیز با قلم خود به کند وکاو پرداخته و با زبان کارتون به افشاگری می‌پردازند و در کنار مقاله‌های اصلی کارهای خود را به نمایش می‌گذارند.


یکی از کارتونیست‌های بزرگ این عرصه "دیوید لو" David Low است، او با آثارش همه رخدادهای مهم جهان را زیر نظر گرفته و بلافاصله با تحلیل منطقی عصاره تفکرات خود را در اختیار مخاطبین قرار می‌دهد.
البته هر کشوری به موازات آزادیهایی که در عرصه مطبوعات بدست آورده کارتونیست‌هایی نیز دارد که بدون هرگونه مماشات و هراسی رخدادهای حساس و مهم را به تصویر می‌‌کشند، ارزش طرح‌های این هنرمندان در بیشتر مواقع چیزی کمتر از مقاله‌های تحلیلگران نیست و لذا مخاطبین نیز با علاقه فراوان از تماشای آنها لذت می‌‌برند.


این دسته از کارتونها ضمن اطلاع رسانی، پیام هنرمندان کارتونیست را نیز به گوش مسوولین می‌رسانند.



۲- کاریکاتورهای سیاسی
کارتونهای سیاسی آن دسته از کارتونها در هر کجای دنیا به وفور به چاپ می‌رسند و بستر اصلی این آثار روزنامه‌ها هستند و به لحاظ آن‌که پیامهای خود را به‌طور غیرمستقیم و با طنز بیان می‌کنند تأثیر بسیاری بر مخاطبین خود می‌‌گذارند.

آثار کارتونیست‌های این گروه به جهت گسترش نگاه تیز و منتقدانه به مسایل جامعه بسیار با ارزشند چیزی که برای ارتقا سطح آگاهیهای طبقاتی مردم بویژه طبقه متوسط بسیار راهگشاست.

هر خبر مهم درباره دولتمردان و اخبار سایر کشورها می‌تواند طعمه مناسبی برای کارتونیست‌های سیاسی باشد. یک کارتونیست سیاسی به لحاظ تماس دائم با مسایل داخلی کشور خود و دیگر کشورهای جهان زودتر از همه به تحلیل رویدادهای مختلف پرداخته و واقعیت را آن‌گونه که می‌‌اندیشد بازگو می‌کند.

این دسته از کارتونها نیز به نوبه خود به دسته‌های دیگری تقسیم می‌شوند، آنها که عامه پسندند و آنانکه با ظرافت‌های بیشتری تولید می‌شوند و محافل روشنفکری را نیز پوشش می‌‌دهند، و دسته‌ای که خود را به کارتون‌های سرمقاله‌ای نزدیک می‌کنند.



۳- کاریکاتورهای خبری
طبق نظر سنجی ها، کاریکاتورهای خبری روزنامه ها صد درصد علاقه مند (مخاطب) دارد یعنی که همه خریداران روزنامه طالب آن هستند.


یکی از کاریکاتورهای برگزیده سال ۲۰۰۴ توسط «مایک لوکوویچ » کاریکاتوریست آمریکایی ترسیم شده بود. این کاریکاتور؛ دیک چنی معاون بوش را در شکم او نشان می دهد و بوش در مورد مشکلات عراق می گوید: حقیقت این است که هرچه درونم بگوید! انجام می دهم (از درون خود الهام می گیرم) یعنی که هر چه را «چنی» بخواهد و دیکته کند می نویسم!.


کاریکاتوریست ظاهرا بر پایه باور نیمی از مردم آمریکا که «چنی» در پشت پرده به بوش «خط» می دهد، این کاریکاتور را ترسیم کرده بود. این کاریکاتور که در زیر آمده است از شماره ۲۶ دسامبر روزنامه ویرجینیان پایلوت (چاپ نورفوک ویرجینیا) کاپی شده است.




دیدگاه خود را بیان کنید