اما واقعیت این است که انسانها خود همهچیز را سخت و دشوار میکنند.چرا؟ چون انسانها عموما کمی خودخواه هستند و دوست دارند همیشه، همهچیز را به نفع خود تمام کنند. به همین خاطر است که گاهی روابط عاشقانه بدل به میدان جنگ میشود و دو نفر نمیتوانند هم را بهخوبی درک کنند. یکی از راههای غلبه بر تمام خودخواهیها و سوءتفاهمهای عاشقانه، شناخت انواع عشق است. اگر با انواع عشق کاملا آشنا باشید، اسیر مشکلات ریز و درشت عاطفی نخواهید شد.
انواع عشق را براساس تقسیمبندی یونانیان باستان بشناسید
یونانیان باستان به مطالعه عشق علاقه زیادی داشتهاند. آنها انواع عشق را در هشت گروه تقسیمبندی کردهاند.
شناخت انواع عشق به مدیریت بهتر روابط عاطفی و عاشقانه کمک شایانی میکند. در ادامه انواع عشق از منظر یونانیان باستان را شرح دادهایم.
۱. آگاپه؛ عشق بیقید و شرط
نخستین گزینه در تقسیمبندی انواع عشق، آگاپه نام دارد. آگاپه یعنی عشقی بیقید و شرط به همنوع که با از خودگذشتگی همراه است. به نظر میرسد که تعداد اندکی از افراد در بلندمدت ظرفیت تجربه چنین نوعی از عشق را دارند. برخی، آگاپه را نوعی عشق معنوی میدانند.
مثلا مسیحیتان معتقد هستند که عشق و مهر عیسی مسیح (ع) نسبت به بشریت و دنیا، عشقی از همین نوع بوده است. چون او خود را به خاطر رهایی انسانها از گناه، قربانی کرد. در واقع، حضرت عیسی برای شادی و خوشبختی انسانها، خود را فدا کرده و به همین خاطر از نظر مسیحیان، نمادی از آگاپه است.
۲. اِروس؛ عشق جنسی و غریزی
اروس از نام خدای باروری و عشق یونانیان گرفته شده است. این نوع عشق بر شور و هیجانی جسمانی و شهوانی تأکید دارد. در واقع، نشانگر میل جنسی و علایق مرتبط با آن است. یونانیان از این نوع عشق واهمه داشتهاند. زیرا به عقیده آنها، بشر میل به تولید نسل دارد و امیال جنسی او میتواند از کنترل خارج شود.
یونانیان، اروس را خطرناک میدانستند. این نوع از عشق، نمادی از عشق و شور جنسی و شهوانی است. اگر چه این نوع عشق برای بشر خوشایند و جذاب است، اما گاهی عواقب ناخوشایندی به همراه میآورد.
۳. فیلیا؛ عشق مهربانی و دوستی
فیلیا هم یکی از انواع عشق است که یونانیها آن را نماد مهربانی و دوستی میدانند. به عبارت دیگر، فیلیا، نوعی از عشق است که نسبت به دوستان خود ابراز میکنید. یونانیها، فیلیا را ارزشمندتر و بهتر از اروس میدانستند. در واقع، فیلیا، عشقی است که میان افراد همتراز و دوستان به وجود میآید.
اگرچه بیشتر افراد، عشق را عنوانی کلی میدانند و برای انواع عشق از جمله شور و هیجان جنسی و جسمی هم از آن بهره میبرند، اما افلاطون با چنین کاری مخالف بود. او اعتقاد داشت که جذبههای جسمانی لزوما عشق نیستند. همانطور که گفته شد، تقسیمبندیهای مختلفی برای انواع عشق وجود دارد و عشقی که در آن خبری از علاقه جنسی و جسمی نباشد، عشق افلاطونی مینامند.
۴. فیلوتیا؛ عشق به خود
فیولتیا در تقسیمبندی یونان باستان، عشق به خود است. این روزها، عشق به خود با خودشیفتگی، خودپسندی و خودخواهی اشتباه گرفته میشود. فیلوتیا به هیچ عنوان، عشقی منفی و مخرب نیست. برای اینکه بتوان به دیگران عشق داد و از آنها عشق گرفت، باید فیلوتیا را در وجود خود گسترش بدهید. برای اینکه بتوانید، شخص دیگری را دوست داشته باشید، باید ابتدا خودتان را دوست داشته باشید.
زمانی که دستانتان را پر از عشق به خود کنید، امکان پخش و اهدای آن به دیگران هم به وجود میآید. عشق و احترامی که نسبت به خود احساس میکنید، شما را در انتقال آن به دیگران هم یاری خواهد کرد.
۵. استورج؛ عشق مأنوس و آشنا
استورج یا عشق مأنوس در ظاهر کمی گنگ به نظر میرسد. شاید باید کمی بیشتر این اصطلاح را توضیح بدهیم. این نوع از عشق به فیلیا شباهت زیادی دارد یعنی عشقی که میان دوستان شکل میگیرد. استورج بیشتر به عشقی گفته میشود که بین فرزند و والدین به وجود میآید. در استورج هم خبری از میل و عشق جنسی نیست، اما میان افراد، نوعی دوستی، خویشاوندی و انس دیده میشود.
۶. پراگما؛ عشق بادوام
یونانیان باستان، پراگما را عشقی بادوام و ماندگار میدانستند. این عشق دقیقا متضاد اروس است. هیجانات و شور موجود در عشق از نوع اروس سریعا فروکش میکند اما پراگما، عشقی است که بهمرور زمان به پختگی و بلوغ میرسد و ماندگار میشود. مثلا افراد مسنی که سالهاست با هم زندگی میکنند و سابقه مهر و عشقشان به سالهای نوجوانی میرسد، نمونه خوبی از پراگما هستند.
متأسفانه پراگما بهویژه در جوامع امروزی بهندرت دیده میشود. این روزها، چشم و دل افراد معطوف به یک رابطه و عشق نمیشود. آنها همواره به دنبال گزینههای بهتر هستند و به یک رابطه عاشقانه، زمانی برای رشد و رسیدن به پختگی نمیدهند. در پراگما، هر دو نفر به مصالحه معتقد هستند. هر یک بهخوبی میدانند که گاهی باید به نفع دیگری کوتاه بیایند و معمار رابطه دونفره خود در طول زمان باشند.
۷. لودوس؛ عشق مفرح و شاد
لودوس یکی دیگر از انواع عشق است که به عنوان عشقی سرزنده و مفرح از آن یاد میشود. لودوس همان شیفتگی سرخوشانه روزهای اوایل عاشقی است. اگر عاشق شده باشید، حتما متوجه میشوید که منظور چیست. این عشق همان دلهره خوشایندی است که هنگام دیدن فرد مورد نظر در وجودتان میپیچد. لودوس نوعی گیجی و از عالم جدا شدن به همراه خود دارد. حس و حال آن شیرین است و فرد عاشق دوست ندارد که از دنیای مفرح و سرخوشانه آن خارج شود.
تحقیقات نشان میدهد که مغز افراد هنگام سپری کردن دوران عاشقی به این سبک، تجربهای مشابه مصرف کوکائین پیدا میکنند؛ نوعی حسوحال که بیشباهت به نشئگی یا سرخوشی بعد از مصرف مخدر نیست. کسی که دچار لودوس میشود، نسبت به زندگی احساس هیجان و سرزندگی پیدا میکند.
۸. مانیا؛ شیدایی و جنون عاشقی
مانیا یا شیدایی، نوع مطلوبی از عشق و عاشقی نیست. این نوع از عشق میتواند منجر به عصبانیت، جنون یا حسادتشود. در مانیا، تعادل میان اروس و لودوس به هم میخورد. کسانی که دچار شیدایی میشوند معمولا عزت نفس پایینی دارند. آنها نمیتوانند از دست دادن چیزی را که دوست دارند در ذهن متصور شوند.
ترس از دست دادن باعث میشود، چیزهایی بگویند یا کارهایی انجام بدهند که رگههایی از دیوانگی و جنون را به همراه دارد و برای حفظ عشقشان به هر قیمتی ابراز میشود. اگر مانیا یا شیدایی کنترل نشود، نتایج و عواقب بسیار خطرناک و نامطلوبی به همراه خواهد داشت.
با پنج زبان عشق هم آشنا شوید
یونانیان باستان تنها کسانی نبودند که به مطالعه انواع عشق علاقه داشتند. گری چاپمن (Gary Chapman)، درمانگر روابطی است که در خلال کار و کسب تجربه معاشرت با زوجهای مختلف در بلندمدت، پنج زبان را برای عشق تعریف کرده است. چاپمن معتقد است که هر کس به شیوهای متفاوت از دیگری، عشق میورزد و عشق دریافت میکند. اما تمام انواع عشق در پنج گروه قرار میگیرند.
۱. زبان تأیید
بعضی از افراد دوست دارند تمجید و جمله شیرینِ «دوستت دارم» را از زبان دیگری بشنوند. اگر این خواسته آنها برآورده نشود، احساس دوستنداشتنی بودن پیدا میکنند. زبان عشق در این افراد، زبان تأیید است.
۲. زبان عمل
بعضی از افراد هم برای طرف مورد علاقهشان کارهای زیادی انجام میدهند. برای مثال، روغن خودروی طرف مقابل را عوض میکنند، خانه را به خاطرش نظافت میکنند، به حمایت و همراهی او علاقه دارند و به این شکل یا به زبان عمل، عشق خود را نثار فرد محبوبشان میکنند.
۳. زبان دریافت
زبان دریافت هم زبان دیگری است که چاپمن برای تقسیمبندی انواع عشق به کار میگیرد. به عقیده او، برخی از افراد، ارزش عشق خود را با چیزهایی میسنجند که دریافت یا اهدا میکنند. اگر شما هم ارزش عشق طرف مقابل را با تعداد هدایایی میسنجید که به شما میدهد باید خود را در گروه کسانی قرار بدهید که در عاشقی زبان دریافت دارند.
۴. زبان وقتگذاشتن برای یکدیگر
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که عیار عشق در رابطه را با مدت زمانی ارزیابی میکنید که فرد مقابل با شما میگذراند یا دوست دارد با شما بگذراند، یعنی زبانتان در عشقورزی و دریافت آن، زبان وقتگذاشتن برای یکدیگر است. اگر طرف مقابل برای این دسته از افراد، زمان کافی نگذارد، احساس میکنند طرف مقابل آنها را دوست ندارد.
۵. زبان تماس و لمس شدن
زبان لمس شدن و تماس جسمی هم زبان دیگری است که بعضی از افراد در عشقورزی به آن علاقه دارند. این افراد دوست دارند مدام با فرد موردعلاقهشان تماس جسمی داشته باشند. منظور از تماس جسمی، در آغوش کشیدن، روابط جنسی، نوازش و… است.
چرا باید زبان عشق را شناخت؟
شناخت زبان و انواع عشق به شما کمک میکند تا شیوه صحیح ابراز و دریافت عشق را یاد بگیرید. اگر دو نفر به دو شیوه کاملا متفاوت عشقورزی کنند، احتمال اینکه دچار مشکل شوند، بسیار زیاد خواهد بود. مثلا اگر شما دوست داشته باشید که مدام جمله «دوستت دارم» را بشنوید، اما همسرتان با انجام دادن کارهای مختلف، عشقش را ابراز میکند، یعنی عشقورزی هر دوِ شما متفاوت است.
البته این ناهماهنگی بهمعنای جدا شدن نیست. کافی است با شریک عاطفی خود صحبت کنید و از شباهتها و تفاوتهای خود در مسیر عشقورزی با هم حرف بزنید. در این صورت میتوانید برای با هم بودن و لذت بیشتر با یکدیگر مصالحه کنید. انسانها با هم فرق دارند و اگر تفاوتهای یکدیگر را درک کنند، بسیاری از مشکلات بشری از بین خواهد رفت.
منبعlifehack