کیارستمی را از زبان دیگران بشناسیم
کیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. نخستین تجربه هنری او نقاشی بود او این هنر را تا پایان دوران نوجوانی همچنان ادامه داد تا آنجا که در سن ۱۸ سالگی توانست در یک مسابقه نقاشی برنده جایزه شود.
آثار وی با استقبال فراوان منتقدان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی هنری جهان روبه رو شده است. او دارای لیسانس نقاشی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. با طراحی پوستر و ساخت تیتراژ برای چند فیلم مهم از جمله قیصر و رضا موتوری به سینما راه یافت و با ساخت فیلم مسافر مطرح شد. او در سینمای بعد از انقلاب پایه گذار سینمائی شد که تا به حال فیلمسازان زیادی پیرو این نوع سینما، فیلم ساخته و مطرح شدهاند.
عباس کیارستمی با فیلم طعم گیلاس در سال ۱۹۹۷ جایزه نخل طلای جشنواره کن را هم از آن خود کرده است.
کیارستمی از جمله کارگردانانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در کشور باقی ماند. او بر این باور بود که تصمیم به ماندن مهمترین تصمیم او برای زندگی حرفهای اش بوده است. او میگفت که حضور همیشگیاش در ایران و ملیت ایرانیاش توانایی او در ساخت فیلم را دوچندان کرده است.
ضمن عرض تسلیت به جامعه هنری ایران و آرزوی علو درجات برای آن مرحوم، این مرد را از زبان دیگران بشناسیم.
ابراهیم حاتمی کیا (در شب شیشهای)
خیلی گندست! خیلی
اولیور هپسل (طراح صدای فیلم «کپی برابر اصل»)
من هرگز اینگونه کار نکردهام. کمی بیرحمانه و سخت به نظر میرسد، اما جالب است. هم معما گونه است و هم شهودی؛ یک فلسفه شرقی.
معصومه لاهیجی (از عوامل «کپی برابر اصل»)
کیارستمی از هر چیز از پیش تعیین شدهای متنفر است، شما اصلا نمیتوانید که دقیقه دیگر چه اتفاقی میافتد. چه برسد به روز بعد؛ تنها درستی و کامل بودن است که تصمیمات او را توجیه میکند. و این هم فقط برای خود کیارستمی مشخص است.
مجله تایم (ژانویه ۱۹۹۸)
کیارستمی به نوای قلب آدمها گوش میدهد.
ژان لوک گدار
سینما از گریفیث آغاز میشود و با کیارستمی به پایان میرسد.
پروانه محسنی (همسر بیژن منجدی)
برای من داستانهای بیژن منجدی مثل فیلمهای کیارستمی است احساس میکنم در زندگی خودم هستم.
خسرو دهقان (هفته نامه سروش، شماره ۴۵۵، ۱۲ آذر ۱۳۶۷)
عباس کیارستمی یک شهروند جهان سوم است. (منهای انسانهای استثنایی) شهروند جهان سوم ناگزیر به انتخاب است، انتخاب یک راه، از چند راهی که رودررویش قرار گرفته. مصلحت یا کرنش. در یک نگاه عمومی به نظر میرسد که کیارستمی در گستره جوراجوری کار ارائه داده و همواره نگهبان بیدار زمانه خود بوده. آری، سینما هنر زمانه است، اما او فیلمساز زمانه نیست.
حسین علیزاده
در فیلمهای کیارستمی چیزی که بلاتکلیف است موسیقی است. آقای کیارستمی متوجه نیست که در تصویرهایش چقدر موسیقی نهفته است. پس دست به دامان موسیقیهای دیگر میشود. و اصلا از اساس آن را حذف میکند.
لورامالوی
کلوزآپ کیارستمی واقعیت را به سینما برمی گرداند. اما آن را سوژه توهم، نقاب و دوسویگی سینما میسازد.
بهروز وثوقی (مصاحبه با دنیای تصویر، شماره ۸۵)
فیلمهای رفیق عزیزم کیارستمی که در سینمای ایران و جهان میدرخشد را بسیار دوست دارم و از قدیم کارهای ایشان را پیگیری میکردم و از زیر درختان زیتون او بسیار خوشم آمد.
دیوید یوردول
از میان فیلمهای دهه ۹۰، فیلمی که بیشتر از همه عمیقا تکانم داد و به لحاظ شکل و فرم، ماجراجویانه به نظرم آمد زیر درختان زیتون (باوقایعگرایی ملموساش، انگاره دشوار، بهرهکشیاش از پرداختهای طولانی) بود.
آدرین مارتین
کیارستمی از فروتنانهترین و خاضعانه ترین عناصر حیات، طبیعت و سینما بهره میگیرد و تا عمیقترین، تکان دهندهترین منشهای هنری دوران ما را تولید کند.
سرژ توبیانا سردبیر «کایه دو سینما»
دریافت فوقالعاده خاص ایران و گسترش اصولگرایی مذهبی، به نظر میرسد کار کیارستمی اصالت بارترین اتفاق زیبایی شناختی دهه (۹۰) است. دیدگاه او به جهان آزاد، میزانسنهای او بکر و تمام فیلمهایش عمیقا بشر دوستانهاند.
آنتوان دویاک (کایه دو سینما)
کیارستمی یک کارگردان نیست، او یک پرسشگر است. پرسش درباره حقیقت.